سه هتل معروف و برتر ایران در کیش، تهران و مشهد را بشناسید
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۴۰۳۰۵۰
اگر قصد سفر به یکی از شهرهای معروف ایران را دارید باید در جایی اقامت کنید که هم ارامش را برای شما به ارمغان بیاورد و هم اینکه بتوانید لذت کافی را از سفر خود ببرید و به همراه خانواده یا دوستان خواد تجربه ی یک سفر متفاوت را در هر فصی از سال داشته باشید.
در این مطلب قصد داریم سه هتل برتر ایران در کیش، تهران و مشهد را به شما معرفی کنیم که بی شک نام آنها را از قبل هم شنیده اید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سه هتل برتر ایران در کیش، تهران و مشهد
هتل قصر طلایی مشهد
به گزارش ویرلن ، یکی از هتل های بی همتای مشهد هتل قصر طلایی است که نام هتلی بسیار معروف و بی نظیر در شهر مقدس مشهد است؛ هتلی 5 ستاره شامل 20 طبقه که بزرگترین و نخستین ساختمان مشهد میباشد. در بنای ساختمانی این هتل از بهترین سازهها استفاده و استانداردهای بینالمللی روز دنیا در آن به طور کاملا دقیق رعایت شده است. هتل قصر طلایی مشهد هتلی مجلل در خیابان امام رضا و در نزدیکی حرم مطهر رضوی میباشد. این هتل دارای امکاناتی از جمله پارکینگ با ظرفیت بالای 50 دستگاه و واحدهای اقامتی گوناگون و همچنین تجیهز شده به فضاهای ورزشی و تفریحی چون استخر، سالن بیلیارد، سالن بدنسازی و محل تفریح و بازی کودکان می باشد.
هتل قصر طلایی مشهد
همچنین در ادامه می توان از دیگر امکانات هتل قصر طلایی مشهد به چندین رستوران با فضاهای مناسب و متنوع اشاره کرد. لازم به ذکر است با اقامت در این هتل دسترسی کاملا خوبی به بعضی از جاذبههای شهر همچون آرامگاه نادر، گنبد خشتی و آرامگاه شیخ بهایی خواهید داشت. در مجموع از بهترین مراکز اقامتی کشور محسوب می شود که با امکانات در نمایی زیبا و مدرن میتواند لحظات فوق العاده به یادماندنی و لذت بخشی را برای مسافران به همراه داشته باشد.
در صورتی که قصد رزرو هتل قصر طلایی را هم دارید، می توانید با مراجعه به وب سایت Safarme تنها در چند دقیقه اتاق های مورد نظرتان را در این هتل رزرو کنید.
اگر قصد سفر زیارتی و سیاحتی به مشهد مقدس را دارید، مطمئنا این هتل می تواند بهترین محل اقامت برای شما و خانوادهتان باشد، اما فراموش نکنید که هزینه اقامت در هتل قصر از دیگر هتل های این شهر بسیار گرانتر است!
هتل داریوش کیش
این هتل کاملا تخصصی است و کارکنان آن در امر هتل داری کاملا مجرب هستند، که بسیار دلسوز و مهربان می باشند و برای رفاه حال مسافران هیچ دریغی نمی کنند. با اقامت در هتل داریوش کیش تا بازار معروف پردیس حدود چند دقیقه پیاده روی کوتاه دارید. از امکانات و خدمات رفاهی مهم هتل داریوش کیش می توان به زمین تنیس آن که در قسمت شمالی در پشت عمارت اصلی هتل داریوش واقع شده، پیست دوچرخه سواری، استخر، خدمات ماساژ، سالن بدنسازی، پینگ پونگ و قایق سواری در دریاچه هتل اشاره کرد.
هتل داریوش کیش
در کنار تمام امکانات ذکر شده باید خدمات گردشگری هتل داریوش شامل کلاسیک شو، بازدید از باغ پرندگان و استخر دلفین ها، کشتی تفریحی، ورزش های آبی و گشت تفریحی دور جزیره را هم نام برد. غذای دل انگیز و لذیذ در رستوران های آپادانا و پاسارگاد لذت سفر را چندین برابر می کند.
اقامتی چند روزه در یکی از بی نظیرترین هتل های ایران آن هم در یکی از زیباترین جزیره های خلیج فارس بدون شک بسیار لذت بخش خواهد بود و هیچ وقت این تجربه را فراموش نخواهید کرد.
هتل استقلال تهران
یکی از بهترین هتل های ایران، هتل استقلال تهران است که در تقاطع بزرگراه شهید چمران و چهارراه ولیعصر(عج) قرار دارد. این هتل تشکیل شده از دو برج غربی و شرقی می باشد که برج غربی در سال 1341 به بهره برداری رسید. چند سال سال پس از آن، در سال 1351 برج شرقی هتل نیز افتتاح گردید. در حال حاضر هتل استقلال دارای 15 طبقه و در کل 552 اتاق و سوئیت را دارا می باشد. این هتل در سال های قبل از انقلاب به نام هتل رویال هیلتون فعالیت می نمود.
هتل استقلال تهران
در ادامه می توان خاطر نشان کرد که بعد از سال 1357، این هتل عضو گروه هتل های پارسیان شد و نام آن به هتل پارسیان استقلال تغییر پیدا کرد. موقعیت جغرافیایی بسیار مناسب هتل پنج ستاره استقلال و همسایگی با خیابان ولیعصر، سبب دسترسی بسیار آسان به نمایشگاه بین المللی تهران می شود. آخرین بازسازی انجام گرفته روی قسمت شرقی در سال 1376 می باشد.
منبع:
http://www.safargostar.com
منبع: آخرین نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۰۳۰۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حق انتقاد از معلمان را به رسمیت بشناسید
عصر ایران؛ هومان دوراندیش - در یکی دو روز گذشته، که خبر شکایت آموزش و پرورش از سازندگان سریال افعی تهران منتشر شده، نقدهای متعددی به این اقدام وارد شده و منتقدین به درستی بر وجود خشونت فیزیکی در مدارس ایران، به ویژه در دهههای گذشته تاکید کردهاند.
در این یادداشت در مقام تکرار این نکات درست نیستیم. هر کسی که در دهههای 1360 و 1370 خورشیدی در این کشور تحصیل کرده باشد، خاطرات متعددی از خشونت فیزیکی معلمان و ناظمان و مدیران دبستانها و به خصوص مدارس راهنمایی و دبیرستان و بالاخص مدارس پسرانه دارد.
البته در خانوادهها نیز کم و بیش اوضاع چنین بوده است. در مواجهه با کودک، آنچه قبلا "تنبیه" و لازم قلمداد میشد، امروزه "خشونت" و نالازم قلمداد میشود. به هر حال جهان در حال پیشرفت است و یکی از مصادیق پیشرفت نیز ترک روشهای نادرست در تمامی حوزههای زندگی است.
نکتۀ اصلی در این یادداشت، تداوم رویکرد غیردموکراتیک آموزش و پرورش است. در توضیح این نکته باید گفت کتک خوردن دانشآموزان (به ویژه دانشآموزان پسر) از معلمان و ناظمان و مدیران، آشکارا دلالت داشته بر اینکه فضای مدارس ایران در دهههای قبل، دموکراتیک نبوده. در مدرسهای که آموزش از طرق دموکراتیک محقق میشود، دانشآموز را کتک نمیزنند.
شاید الآن خشونت فیزیکی در مدارس کمتر شده باشد، اما شکایت آموزش و پرورش از سازندگان سریال افعی، معنایی ندارد جز مخالفت این نهاد با حق اظهار نظر دانشآموزان دهههای قبل دربارۀ کیفیت "آموزش" در مدارس ایران.
به هر حال دانشآموزان دهههای قبل، درست یا غلط، نظراتی دربارۀ نحوۀ آموزش و نیز فضای حاکم بر مدارسشان دارند. آنها ممکن است در یک برنامۀ تلویزیونی، در یک فیلم یا رمان یا تئاتر و یا در یک کتاب یا مقالۀ مطبوعاتی، دربارۀ موضوع یاد شده اظهار نظر کنند و نظرشان باب طبع مقامات آموزش و پرورش نباشد.
شکایت از سازندگان سریال افعی، معنایی ندارد جز اینکه "دانشآموزان دیروز" فاقد حق اظهار نظر مخالف و انتقادی دربارۀ فضای مدارس در دهههای قبل هستند. اگر رفتار انتقامجویانهای که در سریال افعی تهران نمایش داده شد، در یک رمان پرخواننده یا یک نمایش پربیننده هم پیش روی مردم قرار میگرفت، لابد آموزش و پرورش از نویسندۀ آن رمان و از سازندگان آن نمایش انتقاد میکرد و خواستار جمعآوری رمان از بازار کتاب و ممانعت از ادامۀ اجرای آن نمایش میشد.
منطق حاکم بر شکایت آموزش و پرورش از سازندگان سریال افعی تهران، چنین اقتضایی دارد. یعنی اگر کسی یا یک اثر هنری، مخاطبان قابل توجهی داشته باشد و به نحوی از انحاء انتقادی رادیکال را متوجه فضای مدارس ایران - ولو مدارس سی چهل سال قبل – کند، سر و کارش با شکایت آموزش و پرورش است.
در شکایت آموزش و پرورش به رفتار توهینآمیز با معلم اشاره شده. بله، رفتاری که در سریال افعی تهران با آن ناظم مدرسه شد، توهینآمیز بود. ولی آن رفتار برآمده از خشمی موجه بود. کسی در نوجوانی مکررا از ناظم مدرسهشان کتک خورده و اکنون در میانسالی به حق از او خشمگین است و نتوانسته بزرگوارانه رفتار کند و انتقام گرفتن و عقدهگشایی را به نادیده گرفتن و بخشیدن ترجیح داده.
شخصیت عقدهای و انتقامجو، قاعدتا شخصیتی نیست که اخلاقا مورد تایید باشد. بنابراین اگر فیلمساز کسی را چنین ترسیم کرده، لزوما در مقام دفاع از او نبوده (که تحت درمان روان هم قرار دارد). فقط هشدار و تذکار داده که خشونت، نفرت میآفریند و کسی هم که سرشار از نفرت باشد، بعید نیست چنین کینهتوز و انتقامجو از آب درآید. و دقیقا به همین دلیل، معلمان باید مراقب رفتارشان باشند.
نکتۀ مهمتر اما عدم تساهل آموزش و پرورش در قبال "توهین" است. همان طور که مقامات آموزش و پرورش انتظار دارند "دانشآموزان دیروز" در قبال خشونت فیزیکی معلمان متساهل باشند و سخت نگیرند، خوب است که نهاد آموزش و پرورش هم کمی تمرین تساهل کند و از کنار چهار تا "توهین" بزرگوارانه عبور کند.
نمیتوان با دیگران سخت بگیریم و با خودمان آسان. اگر انتظار داریم دیگران از کنار خطاهای ما به آسانی بگذرند، بد نیست خودمان هم از کنار خطاهای دیگران آسان بگذریم. اگر انسان کتکخورده حق ندارد کینهتوز و انتقامجو باشد، نهاد توهیندیده نیز نباید کینهتوز و انتقامجو باشد.
پس نکتۀ اصلی در این نوشته این بود که آموزش و پرورش در دهههای قبل چنانکه باید و شاید مانع خشونت فیزیکی کارمندانش (معلم و ناظم و مدیر) نبوده و همین به شکلگیری فضایی غیردموکراتیک در مدارس ایران منتهی شده بود، اکنون نیز حق انتقاد از آن فضای آموزشی را برای کسانی که در آن مدارس درس خواندهاند قائل نیست. چنین رویکردی بیتردید غیردموکراتیک است.
اما نکتۀ جالب در شکایت آموزش و پرورش، درخواست توقف پخش سریال افعی تهران است. یعنی این نهاد خواستار اشد مجازات شده؛ مجازاتی که اعلاوه بر سازندگان، شامل حال بینندگان این سریال هم میشود.
معلوم نیست چرا ما هر کسی را که مجرم یا خاطی میدانیم، تمایل داریم اشد مجازات را نصیبش کنیم؟ آیا همین تنبیهطلبیِ شدید و غلیظ، مبنای برخوردهای سخت با دانشآموزان خاطی در دهههای 60 و 70 نبوده؟ آنجا هم انگار اشد مجازات، یعنی تنبیه فیزیکی، شامل حال خاطیان میشد.
مرحوم پوراحمد یک بار در مجلۀ فیلم دربارۀ مشکلات فیلمسازی در ایران نوشته بود وقتی میخواهیم فیلمی بسازیم، فیلمنامهاش را بسیاری از نهادهای غیرسینمایی نیز باید بخوانند. مثلا اگر فیلم دربارۀ یک پلیس یا قاضی یا معلم باشد، فیلمنامه را نیروی انتظامی یا قوۀ قضاییه یا آموزش و پرورش باید تایید کنند.
پوراحمد سپس افزوده بود حتی وقتی یکی از سکانسهای فیلمت در یک کلهپاچهفروشی میگذرد، طباخ محترم ابتدا باید فیلمنامه را بخواند تا اگر با آن موافق بود، اجازه دهد آن سکانس را در طباخیاش فیلمبرداری کنیم!
پوراحمد البته مزاح کرده بود ولی اصل حرف این است که چرا آموزش و پرورش باید حتما از فیلمی که چند سکانس هم دربارۀ مدارس و معلمان دارد، رضایت داشته باشد؟ یا مثلا چرا پرستاران باید از فیلم شوکران راضی باشند؟ چرا کرمانیها باید از فیلمی که یک سکانساش هم دربارۀ کرمان است رضایت داشته باشند؟
واقعیت این است که در فرهنگ ما "تحمل نقد" بسیار پایین است و هر کسی به هر نحوی نقد شود، فیالفور مدعی میشود به او توهین شده و حق دارد که شکایت کند و مانع ساخت یا پخش یک فیلم یا سریال شود.
اینکه هر چند وقت یکبار مردم این شهر یا آن استان خون شان به جوش میآید که در فلان فیلم یا سریال به ما توهین شده، به خوبی نشان میدهد ما تا پذیرش راستین و موسع "آزادی بیان" فرسنگها فاصله داریم. و با چنین فرهنگی، جالب است که خواستار دموکراسی هم هستیم!
البته بر مردم فلان شهر یا استان شاید ایراد چندانی نتوان گرفت، ولی از وزارتخانۀ آموزش و پرورش انتظار میرود که "اخلاق مراقبت" بیشتری در قبال آزادی بیان داشته باشد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: از "چوب معلم گُله" تا برخورد آموزش و پرورش با "معلم خاطی"